به گزارش خبرنگار خبرگزاری حوزه در مازندران، حجت الاسلام محمدجواد قائمی، مدیر حوزه علمیه خواهران مازندران در یادداشتی با عنوان" درس ها و پندهای فتنه چهارصدو یک " آورده است:
با فروکش کردن فتنه شهریور ماه ۱۴۰۱ با رمز مهسا امینی، فرصتی برای تحلیل چیستی و چرایی این حادثه و بیان وجه ممیزه آن از رخدادهای سیاسی اجتماعی گذشته آن از سال ۷۸ تا ۸۸ و ۹۸ است.
بهطورکلی وجه تمایز این حادثه تلخ را میتوان در، سرعت انتشار کشوری و رشد خشونت بر علیه مدافعان امنیت دانست، چیزی که در آشوبهای گذشته با شروع از مرکز حداقل پساز یک هفته سراسری میشده، ولی اینبار شاهد هستیم که خیلی سریع اتفاقات مشابه در سراسر کشور مخابره میشود:
- نقش سلبریتی ها و بهخصوص نگرشات فمینیستی در جریانات اخیر بهطوری که در عمده اتفاقات این زنان با بحث برابری مردان و زنان و مطالبهی آزادیهای غربی پیشقراولان و سکانداران قائله بودند.
- سکوت مرگبار برخی مدعیان حمایت از دین و قرآن در برابر هنجارشکنی های آشوبگران.
- ورود شعارهای نژادی و قومی و انتشار تفکرات تجزیهطلبانه در کنار شعارهای سیاسی بر ضد مبانی و ارکان سیاسی
- رشد تجری در معترضان از اهانت به ارکان سیاسی اجتماعی به سمت توهین و آتش زدن قرآن توسط افراد و گروههایی که در برخی موارد با خود علائمی از گروههای افراطی و شیطانپرستی داشتهاند
- حضور جوانان فریب خورده با میانگین سنی ۱۷ تا ۲۲ سال متأثر از شور حرکتهای خرابکارانه به سبک فیلمها و انیمیشنهای غربی و عمدتاً بدون هدف خاص
- میدانداری گروهکهای افراطی سیاسی که در تاریخ انقلاب حتی نسبت به مردم همنژاد خود، سابقه خوشی نداشته و تاریخ، سختترین و وحشیانهترین رفتارها را از آنان به یادگار دارد.
ضرورت دارد نسبتبه یک یک این نکات، تحلیل و بررسی انجام داد که ریشه همه این حوادث را میتوان در غفلت و عدم توجه کافی نسبت به هشدارهای مقام معظم رهبری نسبتبه دو مقوله "سبک زندگی اسلامی ایرانی" و "جنگ قرائتها در قالب جهاد تبیین" دانست؛ آنچه که مقام معظم رهبری در طول سالیان متمادی از توجه به جنگ نرم دشمن در تغییر و تناسبسازی زیست فردی و اجتماعی غرب بسط آن از سوی دشمنان این مرز و به آن در قالب فیلم و کتاب اندیشههای تدریس شده در کلاسهای درسی، هشدار داده بودند و صرفاً جامعه مخاطب ایشان که نخبگان علمی کشور بودند همانند مسئله ناتوی فرهنگی آن را در حد بنر و همایش سمینار و مجموعه مقالات برای کتابخانهها، درک و عمل کردند و لذا نه به نیازهای زیست مجازی در فضای مجازی از حوزه اطلاعات و اخبار تا فیلم انیمیشن توجه شد و نه به مطالبات مطرح از سوی مدعیان حقوق زن و فمینیسم برنامهریزی لازم صورت پذیرفت.
در این بین باید به مسئله عدم توجه به جنگ قرائتها و ضرورت جهاد تبیین جهت پیشگیری از جابجایی جای شهید و جلاد، نیز پرداخت که در غفلت از این سنگر مهم کومله و جدایی طلبهایی که خواستار نابودی کشور ایران هستند، مدافع وطن میشود و کسانی که قتل میترا استاد ازسوی همسرش را با اتهامات واهی به آن مرحومه در دفاع از هم کاسه خود، اوج غیرت و خانوادهدوستی توجیه کردند و در برابر کشته شدن بانوی عفیفهی کرد، شیلر رسولی، سکوت مرگبار انتخاب کردند، این به خونخواهی مهسا امینی که در یک مرکز پلیس متأثر از حادثهای که در دست بررسی است و ممکن است برای هر کسی در هر جایی اتفاق بیفتد، به خیابانها آمده و ذبح مدافع امنیت را به روش نیاکان خود در کربلا و داعشی ها، جایز میپندارند و تاوان اینهمه غفلت را باید مجموعه "انقلاب و خانوادهها" و در نهایت جوانانی بدهند که تمام اوقات فراغت خود را در بازیهای پرهیجان و خشونت غرب و فضای غبارآلود اینستا و توئیتر گذرانده اند.
البته غفلت از سلبریتی سازی و سرمایهگذاری بر قشری که جای ثروت اجتماعی شدن برای نظام به آفت نظام تبدیل شدند را باید به این فاکتور پرهزینه اضافه نمود.
جا دارد که همه نخبگان و گروههای اثرگذار اجتماعی اعم از دانشگاهی و حوزوی و همه کسانی که دوستدار انقلاب و سرزمین کهن ایران اسلامی هستند، با توجه به نتایج حاصله از بحران ها و فتنههای اجتماعی گذشته و با دلدادگی بیشاز پیش نسبتبه فرامین رهبر انقلاب بهخصوص در مسئله جهاد تبیین و فضای مجازی، دیگر شاهد چنین رخدادهای تلخ اجتماعی در نظام مقدس جمهوری اسلامی نباشیم.
انتهای پیام ۳۱۳/۴۸
نظر شما